Exodus: Gods and Kings
هجرت: خدایان و پادشاهان/ ریدلی اسکات / 2014 :
سینماقصر: کوشش برای ترسیم پیامبری برگزیده با معجزاتی منطقی.
ارائه تصویر بینظیری از خدا. سردرگم
کیفیت:سرگرم کننده
Exodus: Gods and Kings
هجرت: خدایان و پادشاهان/ ریدلی اسکات / 2014 :
سینماقصر: کوشش برای ترسیم پیامبری برگزیده با معجزاتی منطقی.
ارائه تصویر بینظیری از خدا. سردرگم
کیفیت:سرگرم کننده
هانیبال/ ریدلی اسکات/ 2001:
دنیا با وجود آدمهایی چون تو جالبتر است
از همان ابتدا که کبوترها تصویر دکتر هانیبال لکتر را بر سنگفرش خیابان نقش میکنند پیداست با چه فیلمی مواجهایم. فیلمی که تخیل شاعرانه و طبع لطیف هانیبال را محور اصلی درام خود قرار داده و با پرهیز از واقعنماییهای فیلمِ اول، سکوت برهها، سعی دارد فیلم را با تزریق مایههای انتزاعی زندگی هانیبال جذابتر کند. در نتیجه روایت خشک و مکانیکی جاناتان دمی در سکوت برهها جای خود را بهگرمای عاطفی و پُررنگولعاب هانیبالداده است. ریدلی اسکات، کارگردانِ حرفهایِ کارکُشتهای است و وقتی پس از گلادیاتور، سراغ هانبیال رفت، نقشههای خوبی برای خارجکردن دکتر لکتر از آن محاق غمناک داشت. همینطور هم شد و هانیبال از شخصیت فرعی تریلری پلیسی بهشخصیت محوری تریلری روانشناسانه تبدیل شد.
هانیبال عاشق هنر، یک روانشناس بینظیر و یک آشپز درجه یک است و ادبیات را خوب میشناسد. تصور اینکه چنین آدمی میتوان آدمخوار باشد اندکی دور از باور است؛ امّا تحلیلی برای رفتار او وجود دارد. او دچار «سندرم گالیور» است. گالیور در سفر پایانی خود بهجزیرهای میرسد که توسط اسبهایی خردمند اداره میشود و انسانهایی در آنجا زندگی میکنند که «بوی جهل» از آنها بهمشام میرسد. بنابراین گالیور پس از بازگشت بهانگلستان، توان نشست و برخاست با انگلیسیها را ندارد چون همان بویِ چندشآور از آنها بهمشامش میرسد. هانیبال نیز همچون گالیور از چنین افرادی متنفر است پس همه را میکشد و چون در نظرش، آنها از مقام انسانی بهمقام حیوانی نزول کردهاند، میتوان مثل حیوانات آنها را ذبح کرد و با گوشتشان غذاهایی لذیذ پخت. از سوی دیگر لکان، روانشناس برجسته، معتقد است در هر انسانی سه بخش خیالی یا نارسیستی، سمبلیک و بخش رئال یا کابوسوار وجود دارد. این سه بخش باعث میشود که هر انسانی بنا بهتوان فردی و فرهنگیاش، حالات مختلفی از ترکیب قدرتهای سمبلیک/نارسیستی/کابوسوار خویش را بیافریند. هرچه درجه درهمآمیختگی این سه بخش و یا دو بخش قویتر باشد، این رابطه و حالت و در کل انسان، پیچیدهتر و چندلایهتر میشود. بهویژه وقتی بتواند قدرت سمبلیک خویش، یعنی قدرت فردی و زبانی خویش را در این رابطه قوی نگهدارد. در چنین شرایطی میتواند ترکیبی جذاب و خطرناک از شرارت و خشونت و رمانتیک، یعنی ترکیبی از حالت رئال/سمبلیک مانند حالت هانیبال لکتر بهوجود آید.
توحشی که در نهاد لکتر موجود است و او تیزهوشانه آن را کنترل میکند عامل اصلی ایجاد رعب و وحشت در فیلم است. اینکه چنین توحشی وجود دارد موضوعی است که در فیلمهای بسیاری شاهد آن بودهایم(غالب آثار ژانر وحشت بر بروز این توحش توسط انسانها استوار است). اما هدایت روشمند این توحش در هانیبال است که با ایجاد آگاهانهی موقعیتهای هولناک، بُعدی تازه درچنین آثاری خلق میکند. صحنههای پایانی فیلم که کندلر با میل و رغبت بخشی از مغز خود را میخورد و احساس رضایت میکند بههمان میزان که چندشآور است هراسانگیز نیز هستند. برخلاف فیلمهای مثل سری اره که موقعیتهایش تنها چندشآورند و از عنصر اساسی ایجاد رعب خالی هستند. صحبت از نفوذ عامل ایجادِ ترس در درونمایهی فیلم است بهجای شکل ظاهری آن. پس اسکات زمان زیادی، چیزی بیش از نیمهی ابتدایی فیلم را صرف زمینهسازی بروز اتفاقات نیمهی دوم میکند و با طمانینه بستری مهیا میکند تا هم عشق نامحتملاش را طبیعی جلوه دهد و هم آن پایان شیطنتآمیز را ترتیب دهد.
هانیبالِ اسکات تمایل بهرابطه بین لکتر و کلاریس را بهتر از سکوت برهها جا میاندازد و بنمایهی هر سه قسمت، یعنی جدال انسان مدرن با نیمهی پنهان خویش را قابل فهمتر از آب در آورده است: هانیبال و کلاریس هردو نیمه پنهان یکدیگرند و بهیکدیگر و بهدیالوگ با یکدیگر نیاز دارند. تفاوت در این است که کلاریس در برخورد با کابوس زندگی بهضرورت نیاز بهدیگری و قانون پی میبرد و هرچه بیشتر تن بهجهان سمبلیک و فردی میدهد و هانیبال بهبیماری تبدیل میشود که میخواهد توهموار خدای مطلق جهان خویش شود. امّا در نهایت هر دو در پی عشقاند و نیاز بهدیدهشدن و محبت دیگری دارند و نیازمند به دیالوگ با نیمه پنهان خویش. میتوان نتیجه گرفت هانیبال حکایت ضرورت تحول و دگردیسی است.
زیبایی و جذابیت هانیبال در این است که قادر است برخلاف یک جانی معمولی و خطرناک مثل بیلِ بوفالو سکوت برهها چندلایه باشد. این چندلایگی قدرت نهفته در شرارت و جذاببت نهفته در خشونت اوست.که در فیلم اسکات نمود بهتری نسبت به سایر فیلم های ساخته شده بر اساس شخصیت هانیبال لکتر دارد.*
______________________________
*در نوشتن این یادداشت از نقد روانکاوانهی داریوش برادری بر شخصیت هانیبال لکتر بهره بردهام.
کیفیت: حتما ببینید